رویکردهای کلی:
۱- ارتباط مستمر با قشرهای مختلف مردم برای درک واقعیات جامعه
2-تلاش در جهت توسعه زیرساختهای ریلی، جاده ای و هوایی برای تبدیل استان به یک گلوگاه ارتباطی در سطح ملی و حتی بین المللی.
با توجه به اقلیم خشک استان، این کار میتواند باعث ایجاد اشتغال پایدار بدون نیاز به مصرف زیاد آب شود.
3- پیگیری ایجاد شفافیت درون دستگاهی، به نظر بنده بهترین راه برای عملیاتی کردن شفاف سازی این است که افراد
هر ارگان و دستگاه عمومی یا دولتی در جریان قراردادها و تراکنشهای مالی آن نهاد قرار بگیرند.
4- توجه به معضلات جمعیتی و مهاجرت در ابعاد مختلف آن
5- پرهیز از تنش و تسویه حساب سیاسی و تمرکز بر توسعه همه جانبه
6- صیانت از سرمایه های ملی مانند معادن و منابع طبیعی با اولویت معادن استان.
7- توجه به سلامت مردم بخصوص آلودگی صنعتی و آرامش روحی و روانی
کلیات دیدگاه ها و برنامه ها:
بنده به عنوان فردی که به نظام و ولایت اعتقاد عملی دارد و دغدغه دین و راه شهدای کربلا را دارد وارد این عرصه شده ام. در ادامه بیشتر به مسائلی که مردم در زندگی با آن سر و کار دارند می پردازم و کمتر وارد مسائل اعتقادی خواهم شد.
رویکردهای اصلی:
1 – داشتن صداقت با مردم. بنده یا هر فرد دیگری که قصد دارد در انتخابات شرکت کند باید این نکته را در نظر داشته باشد که در صورت موفقیت، میشود یکی از 290 نمایده مجلس. مجلس هم تنها بخشی از نظام است. بنابراین نباید به گونه ای صحبت کنیم که انگار قرار است تمام مشکلات را به تنهایی حل کنیم. یک نماینده خیلی کارها میتواند انجام دهد و جایگاهش مهم است اما باید واقع بین بود و به مردم قول دهیم که همواره پیگیر حل مشکلات باشیم و در عمل هم این گونه باشیم.
2- رعایت اخلاق و انصاف. در یک تبلیغات انتخاباتی همواره باید نسبت به رقبا و دیگران اخلاق را رعایت کنیم و در نقد کردن آنها و دیگر مسئولان انصاف را رعایت نماییم. به گونه ای عمل نکنیم که جنبه های مثبت دیده نشود و جنبه های منفی بزرگنمایی شود.
3-پرداختن به مشکلات اصلی مردم و اجتناب از حاشیه سازی و بازی با احساسات و اعصاب مردم.
4- داشتن رویکرد تعاملی با حفظ ارزشها. برای پیشبرد اهداف انقلاب لازم است که عامه مردم و گروههای سیاسی وفادار به انقلاب دارای انسجام و وحدت رویه باشد. بنابراین کلماتی که به زبان می اوریم و کارهایی که انجام میدهیم نباید به گونه ای باشد که به این انسجام ضربه بزند.
5-حساسیت و مراقبت زیاد نسبت به کارهایی که اجام میدهیم و حرفهایی که میزنیم. انقلاب و خونهای ریخته شده به پای آن نباید هزینه اشتباه و کم کاری ما را بدهند.
چالشهای پیش رو و راهکارهای پیشنهادی:
بنده چالشها و مشکلاتی که با آنها مواجه هستیم و راهکارهای پیشنهادی را در دو گروه تقسیم کرده ام. البته اینها جدا از هم نیستند و با هم مرتبط هستند. هرچند که مشکلات را کم و بیش همه میدانیم و راه حلهای علمی آن هم تقریبا مشخص است. مهم این است که آیا حاضر هستیم مانند نسل اول انقلاب با اراده و امید به فکر حل مشکلات باشیم یا نه.
چالشهای استان:
1- مساله جمعیت و مهاجرت، این مشکل به نظر بنده یکی از چالشهای عمده کشور در سالهای آینده است و اگر به فکر حل آن نباشیم ممکن است به یک بحران تبدیل شود. در استان یزد این مشکل بیشتر خودنمایی میکند. ابتدا باید با کارهای فرهنگی و همچنین نگاه به ویژه به مشکل مسکن، به فکر این باشیم که جوانها زودتر وارد زندگی شوند و صاحب فرزند شوند. در صورتی که خانواده ها کم جمعیت باقی بمانند در طول زمان وابستگی های خانوادگی کمتر میشود و افراد بیشتری از این جا به تهران و شهرهای بزرگ و حتی خارج مهاجرت خواهند کرد. در خصوص مهاجرت بدون آن که شکاف در بدنه جامعه ایجاد شود، باید مواظب بود که جوامع موازی شکل نگیرد و هویت و فرهنگ شهرها یکپارچه بماند. به عبارتی دیگر شرایط به گونه ای باشد که افرادی که به اینجا مهاجرت میکنند جذب جامعه شوند. البته این موضوع در مورد اکثر استانها وجود دارد و بدون نگاه ملی نمیتوان به یک راه حل رسید. اما میتوان در مقیاس کوچک هم تحرکاتی آغاز کرد.
2- استفاده بی رویه از منابع معدنی. واضح است که استان یزد به دریا راه ندارد، منابع آبی آن بسیار محدود است و اصلی ترین سرمایه بلند مدت آن معادن هستند. متاسفانه در استفاده از این منابع و برداشت از آنها نگاه صیانتی و آینده نگری وجود ندارد و در بیشتر موارد عواید حاصل از آن وارد چرخه اقتصادی استان و حتی کشور نمیشود. حتی در مورد صنایع هم به صورت بی رویه از منابع طبیعی استفاده میشود و ثروت حاصل از آن عمدتا در تهران و یا خارج از کشور سرمایه گذاری میشود. در این خصوص تاکید برشفافیت و سرمایه گذاری منابع در داخل استان و جلوگیری از خام فروشی میتواند راهگشا باشد. همچنین توجه بیشتر به گردشگری سلامت، ایجاد قطبهای علمی محصول محور که نیاز به منابع طبیعی ندارد و توزیع منابع آن هم عادلانه تر است میتواند یکی از راهکارهای مناسب برای این مشکل باشد. یک ظرفیت بزرگ دیگر که میتوان به آن توجه کرد توسعه زیرساختهای ارتباطی مانند جاده، فرودگاه و راه آهن است. با توجه به موقعیت جغرافیایی استان چنانکه این زیرساختها توسعه داده شوند و مدرن شوند خودبه خود یزد تبدیل به یک گلوگاه ارتباطی میشود که نتایج مثبت زیادی در پی خواهد داشت.
3- سلامت و بهداشت. هرچند که در این استان به ساخت مراکز درمانی تا حدی توجه شده است اما آمار برخی بیماری های آن نسبت به میانگین کشور بیشتر است. مرگهای ناگهانی، بیماریهای نادر، نوزادان معلول و ... از مواردی است که در این استان بیشتر است. هرچند که آمار دقیق در دست نیست اما نگاهی به اطراف خود بیندازیم به وضوح ملموس است. برای حل این مشکل تنها راه این است که در همه حوزه ها سلامت مردم خط قرمز تصمم گیریها باشد و به جای درمان بیشتر بر پیشگیری و سلامت متمرکز شویم.
چالشهای ملی:
در بعد ملی با با مسائل و چالشهای متعددی روبرو هستیم. سه مورد که در بخش چالشهای استان اشاره کردیم در سطح ملی هم با گستردگی بیشتری وجود دارند.
لذا در کنار آنها به برخی موارد دیگر هم اشاره می کنیم.
1- آزادی. آزادی در کنار استقلال و جمهوری اسلامی یکی از سه رکن اصلی شعار انقلاب اسلامی بوده است. متاسفانه نیروهای انقلاب در توجه و کار کردن روی این موضوع به اندازه دو رکن دیگر، کوتاهی کردند. همین باعث شد که نیروهای اصلاح طلب و لیبرال این رکن انقلاب را به نفع خود مصادره کنند و چالشهای بزرگی برای نظام ایجاد کنند و گاهی اوقات بخشی از جامعه را در مقابل نظام قرار دهند. در این باره باید با قدرت در مقابل کسانی که میخواهند مفهوم آزادی را به بی بندوباری و هرج و مرج تعبیر کنند ایستاد. مردم همواره صاحب اصلی انقلاب بوده اند و بار سختی ها هم همیشه بر دوش مردم بوده است. چه در جنگ تحمیلی و چه در جنگ اقتصادی و چه در جنگ تحمیلی، مردم بیشترین هزینه ها را داده اند. بنابراین حق دارند که در یک فضای آرام و منطقی مطالبات خود را به گوش مسئولان برسانند و نظام هم صادقانه جواب آنها را بدهد. اگر برآورده کردن مطالبه مردم شدنی است آن را برآورده کند و اگر هم شدنی نیست برای آنها توضیح دهد. امام علی (ع) هم در نامه به مالک اشتر براین رویکرد و ارتباط مستقیم با مردم و شنیدن حرفهای آنها تاکید کرده اند. نباید برخی حقایق کف خیابان را کتمان کنیم تا باعث شود بیگانگان از این فرصت استفاده کنند و مشکلات را چندین برابر برای مردم بزرگ کنند و در مردم یاس و ناامیدی ایجاد کنند.
2- فساد. فساد در ابعاد مختلف آن بویژه فساد اداری و اقتصادی از بزرگترین مشکلات انقلاب است که مردم هم بسیار نسبت به آن گلایه دارند. برای حل ریشه ای این معضل دو راهکار اصلی وجود دارد. اول باید سیستم اداری و حکومتی ساده، کوچک و کارآمد شود. در یک سیستم خیلی بزرگ و پیچیده همراه با دستگاههای موازی متعدد، جلوگیری از بروز فساد تقریبا غیرممکن است. راهکار دوم ایجاد شفافیت است. پیشنهاد شخصی بنده در این باره که به راحتی هم عملیاتی است این است که در قدم اول شفافیت درون دستگاهی برقرار شود. به مثال همه افراد درون یک دستگاه اداری در جریان جزئیات مسائل مالی و اداری باشند. در مرحله بعد میتوان این حوزه را وسعت داد. به عنوان مثال همه سپرده گذاران بالای پنجاه میلیون یک بانک این حق را داشته باشند که در جریان گردش مالی آن بانک قرار بگیرند.
3- سیاست خارجی. نوع روابط ما با دنیا یکی از موارد خیلی مهم برای مردم بوده و هست. نکته ای که نیروهای انقلاب در این مورد خیلی به آن توجه نکرده اند ارتباط گرفتن با مردم کشورهای غربی و بویژه آمریکا است. ما باید بتوانیم به گوش مردم دنیا برسانیم که هدف اصلی ما مبارزه با سرمایه داری و برده داری نوین است. باید بتوانیم این این پیام را به گوش مردم کشورهای غربی برسانیم که به دنبال حفظ ارزشهای اخلاقی و انسانی هستیم. اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم دولتهای غربی در همراهی مردمشان برای اعمال فشار بر ما دچار مشکل خواهند شد.
4- آموزش. سیستم آموزشی باید به گونه ای باشد که خروجی آن انسانهایی متدین، توانمند و مسئولیت پذیر باشد. این کار را باید از دبستان آغاز شود. از نظر بنده ایجاد مدرسه های مختلف و جدا کردن دانش آموزان از هم آن هم از نگاه پولدار و بی پول محکمترین ضربه ای است که از همان ابتدا بر پیکره سیستم آموزشی وارد میشود. مدارس خاص فقط از دو نوع قابل پذیرش است یکی مدارس مختص به معلولین و دوم مدارسی که واقعا تخصصی باشند و دانش آموزان برای یک تخصص مشخص تربیت شوند، آن هم در سه سال آخر تحصیل. در خصوص دانشگاه یکبار برای همیشه باید اعتراف کنیم که ایجاد مراکز متعدد به اسم دانشگاه اشتباه بوده و آنها را تبدیل به مراکز دیگری (مانند فنی و حرفه ای) کرد و جلوی این روند صدور مدرک را گرفت.
اینها مسائل اصلی بود که برای بنده دارای اهمیت است. از نظر بنده مشکلاتی مانند اعتیاد، تورم، طلاق و ... بیشتر نتایج معضلات دیگری، که تعدادی از آنها را در بالا اشاره کردیم، هستند و هیچگاه نمیتوان با قانون نوشتن آنها را حل کرد. بلکه باید به مسائل ریشه ای پرداخت و به تبع آن، این مسائل هم به راحتی حل خواهند شد. در خصوص مسائل دینی چون در حوزه من نیست و متولیان خاص خود را دارد با ذکر جزئیات وارد نمیشوم. در این باره معتقدم که رفتار و گفتار و حتی لباس پوشیدن ما باید به گونه ای باشد که فرزندان ما عملا ارزشهای دینی و پایبندی به آن برایشان مهم باشد. در چگونگی بسط شعائر دینی همواره پیامبر و ائمه را الگوی خود قرار دهیم. جوانان و نوجوانان ما باید با تمام وجود حس کنند که کسی هست که شنوای دغدغه ها و نگرانی آنها باشد. نباید یک جوان حس کند که از احساساتش برای منفع سیاسی سواستفاده شده است. همچنین در هجمه های فرهنگی هوشیار بوده و از مکرهای دشمن غافل نشویم.
این چارچوب کلی برنامه بنده برای نامزدی در انتخبات مجلس در سال 98 است. همانگونه که قبلا اشاره شد، بنده ادعا نمیکنم که همه این معضلات را حل خواهم کرد، بلکه همه توان و همت خودم را در این راستا، صرف حل مشکلات و ایجاد امید و نشاط در جامعه خواهم کرد. همچنین پرهیز از تنش و مجادله غیرضرور و همکاری با همه دلسوزان نظام و کشور از ضروریات قدم برداشتن در این راه است.
"فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره *و من یعمل مثقال ذره شرا یره"
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.
مهدی فاتحی نیا